اصحاب امام حسین و ولایت پذیری
اصحاب اباعبدالله الحسين عليه السلام مخصوصاً قمرهاشم در روز عاشورا به زیبایی رمز ولایت پذیری را به منصه ظهور رساندند و اعلام كردند، اگر در كوى ولايت تو شهيد شويم به زندگى ابدى دست خواهيم يافت.
مراجعه مكرر حضرت ابوالفضل به امام حسين عليه السلام جهت اجازه گرفتن براى ميدان جنگ بهترين نمونهی ولايت پذيرى است. اما امام حسين عليه السلام به آسانى به او اجازه نمىدهد و مىفرمايند :
تو پرچمدار من هستى! «انت صاحب لوائى» «اما پس از اينكه ياران يكى يكى شهيد شدند حضرت ابوالفضل خدمت مولا و امام خود آمد و عرضه داشت: لقد ضاق صدرى و سئمت الحيوة؛ «سينهام تنگى كرده و از زندگى سير شدهام…».
امام حسين عليه السلام كه حال حضرت اباالفضل را اين گونه ديد به ايشان فرمود پس ابتدا برو براى بچهها و اهل خيمه آب بياور؛ حضرت هنگام رفتن به شريعه با شجاعت و قهرمانى وارد شريعه فرات شدند و…
از دیگر نمونه ولایت پذیری عشاق اباعبدالله به هانی بن عروه می توان اشاره کرد:
پس از ورود ابن زیاد به کوفه، مسلم به خانهی هانی بن عروه پناهنده شد تا ابن زیاد از حضور وی در کوفه مطلع نشود. ابن زیاد به واسطهی جاسوسهایی که معین کرده بود، جایگاه مسلم را پیدا کرده و با حیلهای هانی را به دارالاماره کشاند و از وی خواست تا مسلم را حاضر نماید.
هانیه بن عروه امتناع کرد و در جواب مسلم بن عمرو باهلی که از او خواسته بود تا مسلم را به ابن زیاد تحویل دهد گفت: «به خدا قسم این کار باعث رسوایی و ننگ من است که من کسی را که در پناه من و مهمان من و فرستاده پسر پیغمبر من است به دشمن بسپارم در صورتی که دستهای من سالم و یار و یاور فراوان دارم. به خدا قسم اگر هیچ کس مرا یاری نکند و تنها باشم با زور تسلیم نخواهم کرد تا پیش از او بمیرم.»
وقتی عبیدا…بن زیاد امتناع مصرانهی هانی را دید گفت: او را نزد من بیاورید. آن قدر با چوبدستی بر پیشانی و بینی و صورت هانی زد که بینی او شکست و خون بر جامههایش فرو ریخت و گوشت صورت و پیشانیاش بر محاسنش آویخت و چوب شکست. روشن است که تنها تعصب و عرق میهمان نوازی هانی مانع از تحویل دادن مسلم نیست بلکه هانی بن عروه، مسلم را «فرستاده پسر پیغمبر» خویش میداند و حمایت خود را از وی از مجرای ولایتپذیری دو چندان میکند و همچنان در این مسیر استقامت میورزد تا آنکه شهد شهادت مینوشد.
برگرفته سایت نوشته بولتن نیوز