رایحه طیبه

ما زنده به آنیم که آرام نباشیم...
  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

آیاتی که در شأن امام حسین نازل گردید

29 آبان 1393 توسط محجوب

واژه کربلا
درباره این واژه سخنان و گفته های فراوانی وجود دارد؛ کربلا به یک معنا سرزمین بلا و مصیبت خوانده شده است. این واژه ترکیب شده از «کار» به معنای نجات و «بلاه» به معنای حیات و اَمان؛ یعنی: یافتن حیات. این مفهوم2 هماهنگ با روایتی است که می گوید: کربلا، بقعه ای است که خداوند در آن نوح و کسانی را که به او ایمان آورده بودند، نجات داد.3
کربلا به زبان آرامی به معنای «سرزمین خدا» است.4 در قرآن کریم خداوند نجات حضرت موسی علیه السلام، هارون و قوم بنی اسرائیل را از دست فرعون و ظلمهای او در حقّ ایشان، با تعبیر «کَرْب» (نجات از بلای عظیم) بیان می کند: وَ نَجَّیناهُما وَ قَوْمَهُما مِنَ الْکَرْبِ الْعَظیمِ صافات/115. واژه کَرْب، چهار بار در قرآن مجید آمده است.5

اوصاف امام حسین علیه السلام
قرآن کریم، انبیای الهی را هدایتگر مردم به امر الهی در پرتو صبر و یقین و عبادت معرفی می کند: وَ جَعَلْناهُمْ أَئِمَّةً یهْدُونَ بِأَمْرِنا وَ أَوْحَینا إِلَیهِمْ فِعْلَ الْخَیراتِ وَ إِقامَ الصَّلاةِ وَ ایتاءَ الزَّکاةِ وَ کانُوا لَنا عابِدینَ أنبیاء/73؛ وَ جَعَلْنا مِنْهُمْ أَئِمَّةً یهْدُونَ بِأَمْرِنا لَمّا صَبَرُوا وَ کانُوا بِایاتِنا یوقِنُونَ سجده/24.

امام حسین علیه السلام مظهر این وصف برجسته انبیای الهی است. از این رو، پیامبر اکرم او را مصباح و چراغ فروزان هدایت معرفی کرده است: «إنّ الحسین مِصباحُ الهدی و سَفینَةُ النّجاةِ»6.

1. امر به معروف: قرآن می فرماید: شما بهترین امّت هستید، در صورتی که امر به معروف و نهی از منکر کنید: کُنْتُمْ خَیرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ تَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ آل عمران/110.
حضرت سیدالشهدا نیز در هدف از قیام خود می فرماید: من برای احیای امر به معروف و نهی از منکر خروج کردم؛ « إنّما خَرَجْتُ بِطَلَبِ الإصلاحِ فی أُمَّةِ جَدی محمد أُرید أن آمُر بالمَعروف وَ انهی عَنِ المُنکر».7

2. معلّم عزّت و عمل صالح: قرآن مجید می فرماید: هر کس خواهان عزّت است، عزّت در پرتو ایمان و عمل صالح پدید می اید: مَنْ کانَ یریدُ الْعِزَّةَ فَلِلّهِ الْعِزَّةُ جَمیعًا إِلَیهِ یصْعَدُ الْکَلِمُ الطَّیبُ وَ الْعَمَلُ الصّالِحُ یرْفَعُهُ فاطر/10. امام حسین علیه السلام در قیام خود در کربلا، طالب عزّت بود و گریزان از ذلّت: «هَیهاتَ منِّی الذّلّة».8

3. معلّم ایثار و انفاق: لَنْ تَنالُوا الْبِرَّ حَتّی تُنْفِقُوا مِمّا تُحِبُّونَ آل عمران/92؛ به مقام نیکان نایل نمی شوید، مگر با انفاق برخی چیزهایی که دوست دارید. امام حسین علیه السلام در روز عاشورا تمام آنچه را که در اختیار داشت و همه آنها محبوب او بود، در راه خدا انفاق کرد.

4. صاحب نفس مطمئنّه: یا ایتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ؛ ارْجِعی إِلی رَبِّکِ راضِیةً مَرْضِیةً؛ فَادْخُلی فی عِبادی؛ وَ ادْخُلی جَنَّتی فجر30-27. امام صادق علیه السلام فرمودند: سوره مبارک فجر را در نمازهای واجب و مستحب بخوانید؛ زیرا این سوره مبارک در شأن امام حسین علیه السلام است. شخصی علّت آن را جویا شد، حضرت در پاسخ فرمودند: به دلیل آنکه امام حسین علیه السلام صاحب نفس مطمئنّه بود که خداوند از او راضی و او از خداوند راضی بود. (و یکی از مصادیق بارز این آیه شریف، امام حسین علیه السلام است)9

5. خوف و خشیت الهی: قرآن مجید در وصف انبیا می گوید: پیامبران پیشین کسانی بودند که در تبلیغ رسالت الهی، از خدا می ترسیدند و از هیچ کس دیگر هراسی نداشتند: الَّذینَ یبَلِّغُونَ رِسالاتِ اللّهِ وَ یخْشَوْنَهُ وَ لا یخْشَوْنَ أَحَدًا إِلاَّ اللّهَ أحزاب/39. امام حسین علیه السلام نیز دارای این دو خصیصه برجسته است:

1. تنها از خداوند می ترسید. در دعای عرفه می فرماید: « اللهم اجْعلنی أَخشاکَ کَأنّی أراک»؛ خدایا! مرا آن گونه قرار ده که از تو بترسم، آن سان که گویی تو را می بینم.

2. از غیر خدا نمی ترسید. امام حسین علیه السلام می فرماید: اگر در دنیا، هیچ پناهگاهی نداشته باشم و کسی مرا حمایت نکند، من با یزیدبن معاویه بیعت نخواهم کرد: «لَو لَم یکُن لِی مَلْجَأَ وَ لا مَأوی لَما بایعْتُ یزیدُبنُ مُعاویة»10 آزمونی بالاتر از آزمون حضرت ابراهیم: وَ إِذِ ابْتَلی إِبْراهیمَ رَبُّهُ بِکَلِماتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قالَ إِنّی جاعِلُکَ لِلنّاسِ إِمامًا بقره/124؛ و (یاد آور) هنگامی که ابراهیم را خداوندش، با کلماتی بیازمود و او (ابراهیم) در همة آنها موفّق شد (آنها را به اِتمام رساند). خداوند گفت: تو را امام مردم قرار می دهم … .

آزمونهای ابراهیم علیه السلام عبارت بودند از: امتحان ذبح اسماعیل، ساکن کردن هاجر و نوازش اسماعیل در جوار کعبه در سرزمین بی آب و گیاه و آزمون او در لحظه فرو افتادن در آتش نمرودیان و … .
کسی که به حماسه های عظیم عاشورا چشم بیندازد، دشوارتر بودن آزمونهای حضرت حسین علیه السلام را لمس می کند:
ـ به قربانگاه بُردن جوان و نورس و خردسال شیر خوار
ـ اِسکان زنان و کودکان در قلب سی هزار انسان شیفته زندگی زوال پذیر دنیا
ـ اِتّکا و اِتّکال به خداوند، حتّی در قتلگاه در قالب نیایش عاشقانه و رضایت مندانه.
و دهها آزمون دشوار دیگر که در واژه واژه این تاریخ درخشان رخ می نماید.
بخشی از اسرار توجّه دادن مردمان به این روز و این حادثه، همین پایداری بر پاکی و بروز غیرت و هویت انسانی و اسلامی و پیامهای بی شماری است که در این واقعه بروز دارد.

6. پیشتازی و پیش دستی در نیکیها: فَاسْتَبِقُوا الْخَیراتِ مائده/48 ؛ در خوبیها بر یکدیگر پیشی بگیرید.

در روایت معروفی آمده است: «بالاتر از هر نیکی، نیکی دیگری هست؛ اما اگر که انسانی در راه خدا به شهادت برسد، بالاتر از آن چیز دیگری نیست.» این خیر بزرگ شهادت، آن چنان جلوه گری می کرد و مشتاقان را به سبقت از یکدیگر در عرصه آسمانی نینوا می کشانید که تا یاران امام حسین علیه السلام زنده بودند، اجازه نمی دادند که یک نفر از خاندان بنی هاشم، پای به میان بگذارد و فرزند برومند حسین، علی اکبر، در میان بنی هاشمیها سبقت می گرفت و هر کدام بر دیگری پیشی می جستند.
به راستی، شایسته است که عاشقان و یاران حسینی نیز از سیره اصحاب آن امام همام الگو بگیرند؛ «تو خود حدیث مفصّل بخوان از این مُجمل».

7. عارف به قرآن: سیدالشهداء علیه السلام فرمود: القرآن ظاهرهُ أَنیقُ و باطِنُه عَمیقٌ؛ قرآن، ظاهرش زیبا و شگفت انگیزست و باطنش ژرف و عمیق.11

همان طور که قرآن صامت از ظاهری شگفت و باطنی ژرف برخوردار است، وجود امام حسین علیه السلام به عنوان قرآنی ناطق از همین شگرفی و ژرفی در ظاهر و باطن و صورت و سیرت برخوردار است و ما در زیارت ناحیه مقدّسه در اوصاف آن امام می خوانیم: «و عَظیم السّوابق …»12؛ تو دارای برتریهای با عظمت هستی.

8. دوستدار واقعی قرآن: امام حسین علیه السلام می فرماید: «خدا می داند که من نماز و تلاوت قرآن را دوست می دارم».13 در شب عاشورا که امام حسین علیه السلام به تلاوت قرآن مشغول بود، گروهی از لشگریان پسر سعد برای اطّلاع از احوال امام حسین علیه السلام و یاران از او نزدیک خمیه ها آمدند و ملاحظه کردند که امام با یک صورت ملکوتی و جذّاب ؛ ایاتی از سوره آل عمران را تلاوت می کند.14 امام حسین علیه السلام در ظهر عاشورا نیز در بحبوحه جنگ، نماز را به همراه یارانشان در کربلا اقامه می کنند.

9. اِحیاگر قرآن: از آنجا که قرآن کریم بعد از پیامبر به دست اُمویان و عوامل آنها مطابق میل و منافعشان تفسیر می شد، امام حسین علیه السلام رسالت اِحیای قرآن را با پیام بلند عاشورا آغاز کرد. این بار قرآن از حنجره امام حسین علیه السلام تلاوت شد و رسوم جاهلیت را در هم شکست و خفقان جامعه آن روز مسلمانان را از بین بُرد و ایشان را از خواب غفلت بیدار کرد. خود ایشان درباره احیاگری قرآن می فرماید: «شما را به زنده ساختن ایات قرآن و از میان بُردن بدعتها فرا می خوانم. اگر دعوت مرا بپذیرید، به راه راست و هدایت خواهید رسید.»15


پی نوشت ها:

1. فی رحاب ائمه اهل البیت، ایت الله محسن امین، ج3، ص 101.
2. معجم علامات آشوری، شماره 366.
3. بحارالانوار، ج 101 ، ص 33.
4. القرآن و علم الآثار، سیدسامی البرری، ج 1، ص 25 ـ 23.
5. صافات/ 76، 115؛ انعام 64/ انبیاء 76.
6. بحارالانوار، ج 36، ص 205.
7. نفس المهموم، ص 45.
8. بحارالانوار، ج 45 ، ص 83.
9. همان، ج 24 ،ص 93.
10. همان، ج 89 ص 328.
11. همان ج 44 ، ص 329.
12. نفس المهموم ص 7.
13. العترت و القرآن، ص 97.
14. الإرشاد و المفید، ج 1 ،ص 232، 601.
15. کلمات قصار امام حسین علیه السلام، ابوالقاسم حالت، ص 75.


 نظر دهید »

حدیث

29 آبان 1393 توسط محجوب


حضرت مهدی عجل الله:

اگر چنانکه شیعیان ما که خداوند بر انجام طاعت خویش ، آنها را موفق گرداند، در راه ایفای پیمانی که بر دوش دارند همدل می شدند، میمنت دیدار ما از ایشان به تاخیر نمی افتاد و سعادت دیدن ما زودتر نصیبشان می شد دیداری بر مبنای شناختی درست و صداقتی از آنان نسبت به ما و ما را از شیعیان دور نگه نمی دارد ، مگر کردارهای آنان که به ما می رسد و برای ما ناخوشایند و دور از انتظار است.

بحار الانوار ،ج53،ص177


 نظر دهید »

تخریب حرم عسکریین

27 آبان 1393 توسط محجوب

23 محرم الحرام سالروز تخریب حرم امامین عسکرین علیه السلام را به ساحت مقدس حضرت ولی عصر عجل الله و همه شما شیفتگان و دلباختگان کوی علوی تسلیت باد

لعن الله ظالمیهم

 نظر دهید »

السلام علیک یا قمر بنی هاشم علیه السلام

27 آبان 1393 توسط محجوب

به دوشم انداختی چون اهویی تیزپا ز زمین جستی

زمزمه هایت در گوشم هنوز طنین انداز است :

از بد عهدی دنیا گله ها دارم

از چشمان ناپاک قصه ها دارم

از غربت و معصومیت نگاه کودکان حرفها دارم

از دل خونین برادر و اهلم شکوه ها دارم

از نامردی این نامردمان دلی پرخون دارم

اشک های من با ناله های جانسوز تو در امیختند

وه! که چقدر خوشحال بودم از اینکه مرا از بین انها برگزیدی

وقتی به سویم امدی چقدر خدا خدا کردم که این بار قرعه را به نام من دیوانه زنند و زدند

می دانستم که این بار اخر است ، نپرس از کجا که فقط عاشق از معشوق خبر دارد و دل از دلبر

میدانستم ناز زیاد داری و خریدار هم فراوان

در این بازار دل و دلداگی از همه چیزم گذشته بودم

نه اینکه اخر خط بود و منم اماده رفتن

تو این ساعت ها هر وقت تو را سراسیمه و مضطرب می دیدم

احساس شعفی وجودم را فرا میگرفت

که حال نوبت توست و باید غزل خداحافظی را بخوانی

اما اموخته هایم همه می گفتند

که رها شدن در نقطه قابلیت است

و من به چشم خود می نگریستم رفتنم را و رها شدن و پریدنم را

اخ که چه زیباست پریدنی که با تو هم اوا شود

بگذریم….

مرا به دهان اب گذاشتی تا لبی تر کنم و دلی سیراب

نگاهت کردم تا شاید تو هم نیم نگاهی به ان بیندازی و چشمی سیراب

اما زهی خیال باطل!!!

تو در کجا سیر می کردی که من حتی نمی توانستم ردی از نگاه تو بجویم

تو عاشق بودی و معشوق من

عشق تو عشق منم بود، نبود.!!!

در این وادی سیر نمی کردی!!!

صورت برافروخته ات جگرم را افروخت

خدای من! ان لبهای خوش تراشت به مانند پوسته کنده شده زمین ناکام از بی آبی می مانست

مرا سیراب کردی و بر دوش انداختی و سبکبال اهنگ رفتن نواختی

تو می رفتی و من با تو داشتم پرواز می کردم

چه بگویم که فقط چو انان که حلاوت با تو بودن را چشیده باشند درد را می فهمند

زیباترین لحظه های هستیم را در زیر نگاه زیبایت می گذراندم

از سوز تو من نیز داشتم می سوختم

تو می خواندی تا تسکینی بر الام دردهای درونت باشد

و من همه چشم شده بودم ،همه گوش ،همه تن، همه تو

اری همه تو!

تو ایینه ای بودی که من عشق خود را در ان می نگریستم

وقتی همه تو باشی و تو نیز خود خلاصه شده در دیگری

غوغا و هیاهوی و صدای چکاچک شمشیرهایی که به هم می خوردند مرا از حال و هوای عشق تو بیرون کشاند

اخ …. اخ …نه …. حالا نه……خیلی زود …… خیلی زود ………. فقط کمی دیگر تحمل و صبر …….

من اشک ریختم ،اما نه از برای خود

خونابه گریستم ،اما نه از برای خود

سینه چاکاندم ، اما نه از برای خود

این همه حدیث سرگشتگی و حیرانیم همه از اندوه دل شکستگی تو بود

درد بی تو بودن مرا به جنون می کشاند

همه زندگیم بهانه توشده بودی

وای! اگر این بهانه نباشد ، پس منی دیگر چکار؟؟؟

نقل رشادتت داستان هر کوی و برزن بود

و اینک به چشم ، حماسه افرینی ات را می دیدم

هر زخم که بر میداشتی نیشتری بود که بر جگرم فرود می امد

جایی که اینک ایستاده بودم اخرین نقطه حفظ حیات من بود

با همه قدرت بی زوالت مرا نگه داشته بودی

ای کاش میتوانستم کاری کنم تا فقط و فقط اندکی لبخند رضایت بر لبهای ماسیده از غمت ببینم

همه اینها نه از زیستن بود که زیستنی هم اگر باشد در زیر لوای یار خوش است

همه برای ارامش خاطر تو بود

حال که همه امید تو شده بودم ،نمی خواستم چراغ امیدت را خاموش کنم

اما از انچه می ترسیدم و نگرانش بودم بر سرم امد

نمی دانم از کجا رسید ان تیر شوم الودی که نه شکم مرا بلکه قلب هستیم را پاره نمود

اه ! ای نامردان شما با دریدن شکم من جگر محبوبم را پاره پاره کردید

ای خاک بر سر و دیده تان که ندانستید من همه او بودم

سر به زیر انداختم تا خونا به ای را که همانند اب جویباران از دل و دیده ام سرازیر شده بود نبیند

از شرم و خجلت تاب و توانی برای نگریستن در ان نرگسان به خون نشسته نبود

با هر قطره اشک من روح نیز از کالبد او پر می گشود

اشک دل من و خون دیده او بر زمین در هم امیختند

و هر کدام بر دیگری مرثیه سرایی می کرد

و من در گوشه ای فقط نظاره گر این همه عاشقی و جنون…………………………


 1 نظر

ولایت پذیری در مکتب عاشورا

26 آبان 1393 توسط محجوب

زنجیره وجود عالم هستی بدون امام از هم جدا می‌شود
هر وقت امام نباشد، زنجیره وجود عالم هستی از هم جدا می شود، لذا کسی که امام شناس باشد، قطعاً ولی شناس نیز خواهد بود، چرا که می داند بدون وجود ولی حرکت در مسیر زندگی دشوار است و این ولایت است که به حرکت، معنا و هدف می‌بخشد.
نمونه تسلیم بی چون و چرا در مقابل ولی، حضرت زینب(س) بود که در سرتاسر وجودش تابع محض ولایت بود، و ولایت پذیری زینب(س) را نباید از دیدگاه عاطفی و روابط نسبی بررسی کرد؛ چرا که در اینجا مسئله اطاعت ماموم از امام مطرح است.
در اینجا حضرت زینب (س) به عنوان یک زن نقش فردی را بازی می‌کند که برای حفظ جان ولی امر، هرگونه خطری را پذیرا باشد و از دشمنان نترسد.
حضرت زینب(س) حتی در سوگنامه‌هایی که می‌سراید نیز از یکسو از گفتن جملات سست و زننده پرهیز می کند، و از دیگر سو می‌کوشد تا الفاظی را استفاده کند که به نوعی معرف و توصیف‌گر شخصیت و منزلت اهل بیت (ع) به‌ویژه امام حسین (ع) باشد.


مسل‌بن‌عقیل نمونه بارز و مشخص فرد ولایت‌مدار


یکی از شخصیت‌هایی که در شکل‌گیری حادثه عاشورا موثر است و رفتار و گفتار او نمونه بارز و مشخص فرد ولایت مدار است، حضرت مسلم بن عقیل است.
در واقع وقتی نامه‌های فراوانی از سوی مردم کوفه برای امام حسین (ع) فرستاده شد و حضرت را به کوفه دعوت کردند، امام (ع) پسر عموی خود، مسلم بن عقیل را با دو نفر دیگر روانه کوفه کرد تا در صورتی‌که شرایط برای حضور حضرت مهیا باشد پس از نیازسنجی به طرف کوفه حرکت کند.
نکته قابل توجه در مساله ولایت پذیری از امام عصر (ع) توسط مسلم بن عقیل این نکته است که ایشان دستور و سفارش ولی امر خود را تا پای جان و حتی با پذیرش با شهادت لبیک می گوید.
به نوعی می توان نتیجه گرفت که مساله مسلم به عقیل در باب ولایت پذیری از دو منظر قابل تامل است، اول اینکه ایشان خود به تمام معنا مفهوم ولایت پذیری را به منصه ظهور رساند و الگویی جاودان در زمینه ولایت مداری هستند، و از سویی دیگر مردم کوفه می توانستند با تبعیت از فرستاده امام حسین (ع) که همان مسلم به عقیل بود، می توانستند از آزمونی بزرگ سربلند بیرون بیایند؛ چرا که در آن مقطع تاریخی، پذیرش شرایط مسلم از سوی کوفیان به منزله قرار گرفتن مردم کوفه زیر چتر ولایت امام حسین(ع) بود؛ که متاسفانه در این امتحان مردود و برای همیشه مصداقی برای ولایت گریزی مطرح شدند.

 

برگرفته از نوشته حجه السلام سید نورالله موسوی نیا

 نظر دهید »
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
خرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            

رایحه طیبه

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • ولایت پذیری در مکتب عاشورا
  • ازآن روزی که اربابم شود بیمار می ترسم
  • فواید دعا برای امام زمان عج
  • تربیت کودکان بر اساس معیار های اخلاقی اسلام
  • ولایت پذیری در مکتب عاشورا قسمت2
  • السلام علیک یا قمر بنی هاشم علیه السلام
  • تخریب حرم عسکریین
  • حدیث از امام زمان عجل الله
  • آیاتی که در شأن امام حسین نازل گردید
  • آیاتی که در شأن امام حسین نازل گردید
  • اصحاب امام حسین و ولایت پذیری
  • اصحاب امام حسین و ولایت پذیری
  • اسامى مقدّس حضرت مهدى(عليه السلام) در كتب مذهبى اهل اديان
  • تیک عصبی در کودکان
  • وظیفه ما در برابر ولی فقیه
  • پندهای حکیمانه امیرالمومنین علیه السلام
  • نوجوان در سیمای نهج البلاغه
  • نامه امام خامنه ای به جوانان غرب و اروپا
  • مهمترین مشکلات نوجوانی

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس